مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره

قشنگترین اتفاق قصه ما

درهم و برهم بعد از یکسالگی

سلام به دختر قشنگم شرمنده مامان جون خییییلی وقته نتونستم بیام درست و حسابی به وبت سر بزنم و مطلب بنویسم حرف زیاده واسه گفتن منتها نمیدونم از کجا شروع کنم، فعلا میخوام عکسهای شما رو بزارم ، عکسهایی که مال چند ماه گذشته اس در سال جدید اینجا داری حلقه ها رو عمدا اشتباه میچینی؟؟؟؟؟ امیتیس خانوم ناز که اومده بودن خونمون عاششششق این عکستم، خییییییییلی دوست دارم این عکستو، عین آدم بزرگا افتادی مهرسای عزیزم این لباسی که تنته رو برای اولین بار وقتی دو ماهت بود تنت کردم و الان بعد از یک سال دوباره اونو پوشیدی اینجا تازه جلوی موهاتو چتری برات کوتاه کردم و دارم میگم الکی بخند تا ازت عکس بگیرم و شما هم حرف گو...
6 تير 1393

بعد از یه غیبت طولانی

سلام نفس مامان پوزش خیییییییییییییییلی فراوان بخاطر این غیبت طولانی این روزا خیییییلی وروجک شدی مامانی، نمیتونم بحال خودت رهات کنم ،الان هم که دارم این مطالبو مینویسم ساعت از 2 نیمه شب گذشته اصلا نمیدونم از کجا شروع کنم و چی بگم؟؟؟ نیست یه مدت نبودم حساب همه چیز از دستم در رفته بهتره از کلماتی که میتونی بگی شروع کنم، بعد از اینکه 3تا دندون دیگه دراوردی خییییلی تلفظات بهتر شد و تقریبا میتونی کلمات رو ادا کنی وقتی بهت میگیم اسمت چیه خیلی بامزه میگی نسا وقتی هم میگیم فامیلیت رو بگو میگی سا دی گی اسم بابا مجید رو خیلی ناز میگی ممممممجییییید به خاله فاطمه هم میگی بات ته اسم مامان جون و بابا جون رو هم خیلی خوب تلفظ میک...
2 تير 1393
1